محمدجواد جزيني درباره اين اثر خود ميگويد: زمينلرزه در سال 1369، منجيل و رودبار را لرزاند، نيروهاي امداد روانه آن منطقه شدند، آنزمان حوزه هنري با رويکردي انساني وارد ماجرا شد، از آنجايي که نيروهاي امداد براي کاهش تلفات و خرابيها بهسوي زلزلهزندگان شتافتند، هنرمندان، شاعران و نويسندگان براي التيام زخمهاي روحي بازماندگان وارد صحنه شدند.
حوزه هنري تحت عنوان «دستهاي عاطفه» به حمايت از کودکان و نوجواناني برخاست که نزديکانشان را از دست دادند، آن روزها در اطراف ويرانههاي زلزله از منجيل تا رشت چادرهايي برپا کرديم و بچههايي که خانوادهشان را از دست دادند، دور هم جمع کرديم و به گونهاي مهد کودک و مدرسههاي صحرايي برپا کرديم، در آن زمان روانکاوان و هنرمندان با کمک حوزه هنري به منطقه آمدند و برنامههاي تفريحي، قصهگويي و نمايش براي کودکان و نوجوانان اجرا ميکردند.
اين کتاب حاصل يادداشتهاي سفر نويسندگان و شاعران به منطقه است و براي اولينبار به بُعد عاطفي و احساسي زلزله توجه شد. اين کتاب دو ارزش را يادآور ميشود؛ يکي اينکه هنرمندان با نگاهي عاطفي به حادثه حضور پيدا ميکنند و اين حضور جزو وظايف آنها محسوب ميشود، دوم اينکه کتاب به عنوان يک سند زنده و ماندگار درباره زلزله رودبار و منجيل باقي ميماند.
مقام معظم رهبری، در تاریخ 28/3/71 در تقریظ بر سفر به شهر زيتون، مینگارند:
بسم الله الرحمن الرحیم
ـ از این کتاب حتی بخش اوّلش را هم نتوانستم تمام کنم. تا ماجرای کمیل و قصّه غم سنگین آن دل کوچک خواندم و دیگر تحملّم تمام شد... در گزارشهای جبهه، وضع به گونهای دیگر است،
چه بسیار دقائقی که در برابر آن تصویرهای خونین، چهره به اشک آغشته شده است...
امّا غم در ماجراهای شهادت، سوز و گدازی شیرین با خود دارد، درست چون غم در ماجراهای عشق... در آن احساس خسران نیست، هرچه هست شیرینی و سرخوشی است... و حقیقتاً چیزی غریب است... با مرگ و فنا و ویرانی هیچ نسبتی ندارد... تبارک الله،
ما ابدع سبیله و احلی التسرّع الیه... 28/3/71
وبلاگ کتابخانه عمومی علی بن ابیطالب ع...
ما را در سایت وبلاگ کتابخانه عمومی علی بن ابیطالب ع دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : emamaliplo بازدید : 211 تاريخ : يکشنبه 26 آبان 1398 ساعت: 22:41